گوج گنو

برداشتهای احسان و ایمان رضائی

گوج گنو

برداشتهای احسان و ایمان رضائی

سفر به بندر عباس

محمد تهامی نژاد پیشکسوت عرصه سینمای مستند ایران  از سفر به بندرعباس می گوید :


پانزدهم مهرماه ۸۸ به دعوت خوبیار سالاری و ادارۀ ارشاد اسلامی هرمزگان برای برگزاری کارگاه مستندسازی وارد بندرعباس شدم و یکسر به مهمانسرای ارشاد رفتم که بالاخانه ای روی پشت بام بود. شاخه های درخت  گاروم زنگی، که میوه ای گرمسیری مثل انبه دارد،  لبه ی پشت بام پهن شده بود. در آن سوی خیابان، فرهنگسرای طوبی قرار داشت که قرار بود عصر روز بعد کلاس در آن جا برگزار شود.ادامه مطلب را اینجا بخوانید

چشمهای مال تو

خوبیار سالاری با فیلم مستند چشمهایم مال تو در جشنواره فیلم آوا حضور دارد.

۱۳۹۲

....... خود غلط بود آنچه  می پنداشتیم

سیاورشن خانه دوم

بعد از فیلتر شدن سیاورشن بهترین وبلاگ هرمزگانی؛ اینک سیاورشن با خانه دوم بازگشته است .

------------------------------------------------------------------------------------------

همراه با یادداشتی از مجید جمشیدی درباره فیلم کشند قرمز

یادداشتی از شهاب آبروشن بر فیلم کشند قرمز

سیم زمخت جای نخ ظریف


الف – شروع فیلم کشند قرمز بیننده را مسحور خود می کند و در همان ابتدا نوید اثری را می دهد با تصاویری ناب که پشت هر کدام از پلانهای آن  می توان خاطره ای  را جست . خاطراتی که هر کدام از ما ، در خیابان ها  و ساختمان های رنگارنگ این شهر جا گذاشته ایم ، فیلمساز این بار  بر خلاف آثار گذشته خود دست به تجربه ای می زند که در گذشته فیلمسازی او کمتر دیده شده . چند روایت به ظاهر نا مرتبط که می توان در زیر لایه های آن به ارتباط و پیوستگی اش پی برد . این اتفاق به نوعی در فیلم قبلی برادران رضائی (( جنگ در همسایگی )) هم رخ داد . اما این بار پررنگ تر از سابق دستمایه کار جدیدشان قرار گرفت . تصاویر خوب محمود شهبازی هم مثل همیشه گیرا و زیباست . او تا توانسته چشمه هایی از توانائی خود را  به نمایش گذاشته ،  اگر چه توانائی او بر همگان پوشیده نیست  چه در پلانهای ثابت و چه در نماهای حرکتی اش . محمود شهبازی از آن دست تصویر بردارانی است که در بیشتر موارد تمیز پلانهای روی دستش از پلانهایی که با سه پایه گرفته کاری سخت و دشوار است .

تدوین نیز به جز چند مورد که در بخش دوم متن به آن اشاره می شود ،.......... ادامه مطلب را اینجا بخوانید

یادداشتی از مهندس محی الدین خطیب

نگاهی به فیلم کشند قرمز ساخته ایمان و احسان رضایی


فرصت رشد و شکوفایی تمیز شدن یک کشور به دستور یک ژنرال ، فرصت مهاجرت یک پلنگ به جمال احمد برای کم شدن غذایش به دست انسان ، فرصت رشد و شکوفایی یک شکارچی برای یک شکار ، فرصت رشد پنکه و کولر اوجنرال از گرمای زیاد ، فرصت رشد بازارها از پاهایی که دیگر به دریا نمیروند ، فرصت رشد یک پالایشگاه به جای یک روستا برای نفت و پول و ثروت ملی ، فرصت زیاد شدن انواع مارک ها و برندها ، از بین رفتن یک سینما برای شکل گیری بازارها. نقطه مشترک همه اتفاق ها همین فرصت رشد شکوفایی است. فرصت آلوده کردن دریا از طریق به آب دادن پس آبهای صنعتی و سرازیر شدن فاضلاب های شهری به دریا ها و شکل گیری پدیده ای به نام کشند قرمز ، فرصت رشد شاعر و ترانه سرایی به نام ابراهیم منصفی همان معبد هندو ها و در آخر فرصت شکل گیری یک رویا ، رویایی که در آن معبد هندوها تبدیل میشود به بازار هندی ها و فروشنده محبوب راوی که در آنجا جوراب هفتگی او را میفروشد.

این ها همه و همه داستان فیلم مستند کشند قرمز است که راوی آن را تعریف میکند . راوی ناآشنا آشنایی که بچه همین شهر است. فیلمی حاصل خلاقیت دو برادر است  که از سوژه مهمی چون پدیده کشند قرمز به جای جمع آوری تحقیقات و مصاحبه های خسته کننده( که حوصله مخاطب را سر میبرد ) در مورد چگونگی شکل گیری کشند به شباهت آن با همه اتفاق های پیرامون این دوران و این شهر پرداخته اند. اتفاق هایی همچون شکیل گیری بازار های متعدد و تغییر چهره شهر به یک بازار شلوغ ، بزرگ و مدرن. شهری مملو از چراغ های راهنمایی که همه به رنگ قرمز هستند (همچون کشند) و یوسف جمال شکارچی کارکشته که از بین همین چراغ ها و خیابان ها به دنبال پلنگ است و پلنگی که میابد همان تلویزیون است . تلویزیون نماد تکنولوژی و تغییر زندگی ، دشمن بزرگی که هیچ شکارچی و هنرمند و سینماگری به این راحتی حریف آن نمیشود. این یک حقیقت تلخ است.

......... ادامه مطلب را اینجا بخوانید