گوج گنو

برداشتهای احسان و ایمان رضائی

گوج گنو

برداشتهای احسان و ایمان رضائی

اکران یک فیلم بلند مستند در بندرعباس

فیلم مستند 65 دقیقه ای  پرواز صبح یکشنبه ساخته محمود شهبازی فیلمساز هرمزگانی روز چهار شنبه 18 دی ماه 1392 ساعت 17 در سالن فرهنگ فرهنگسرای طوبی اکران می شود . ورود برای عموم آزاد و رایگان است .

کارگاه تخصصی فیلمنامه نویسی

انجمن سینمای جوانان بندرعباس کارگاه تخصصی فیلمنامه نویسی را با حضور هادی مقدم دوست کارگردان و فیلمنامه نویس فیلم سر به مهر (برنده سیمرغ بلورین جشنواره فجر ) در روزهای 23 تا 25 بهمن در بندرعباس برگزار می کند . علاقه مندان تا 25 دی ماه 1392 فرصت دارند  در این کلاسها ثبتنام نمایند . هزینه کلاسها برای اعضای سینمای جوان 20 هزار تومان و برای غیر اعضا 40 هزار تومان می باشد . علاقه مندان جهت ثبت نام به دفتر انجمن سینمای جوانان بندرعباس به آدرس خیابان آیت الله غفاری فرهنگسرای طوبی دفتر انجمن مراجعه کنند و یا با شماه تلفن 3347605-0761 تماس حاصل فرمایند . مسئول ثبتنام سر کار خانم فروزان کهوری نژاد بندری .


آذر که می شود

یادداشتی از علیرضا محسنی

 

سالهاست که دیگرنمی بیند چشمانت،چشمانی که روزی تصویرها بر پوسته نازک و شکننده فیلمهای 8 میلیمتری خلق می کرد  وهمگان را مسحورکارهایت.

سالهاست که دیگردستانت هیچ کالنگی را ازساحل جمع نکرده وتمام برکه هاخشک شده اند.

سالهاست که هیچ نهنگی را ازدریا صید نکرده ای.

وسالهاست که سوار برمرکب سفیدموج به راه دور دریا رفته ای.

می دانم آذر که میشود دلتنگ کودکی،نوجوانی وجوانی ات میشوی و هنوزچشم بر راه آن سالهایی. سالهایی که چشم برهم زدنی رفت وخود را دیدی در دبی در پی روز مرگی.

درطی این چندسال کار در اینجا آبرویی بدست آورده بودی دراین سینماکه بعد از سه دهه از دوریت هنوز تو را احترام دارند وفراموشت نکرده اند.

میدانم که ذهنت ذره ذره ازخاطره ها خالی می شود و این چقدر درد ناک است. خاطراتی که درکنج خانه به آنها دلخوش بودی اما ما هرلحظه تو را به خاطرمی آوریم و آذر که می شود بیشترمی دانم که چقدر درد ناک تر است که ثانیه را دقیقه کردن،دقیقه را ساعت، ساعت را روز ،روز را هفته ، هفته را ماه، ماه را سال و سال را سالها.

و تو سالهاست که نه به خاطر می آوری و نه می بینی

سالها خود خواسته سپری کردی سالها را و سالهای دیگر را نا خواسته و این بخت شوم کمین کرده آخرتو را به کام خویش گرفت.

آذرکه میشود تنت می لرزد ازآن همه خاطرات گردش در روزهای خوش آفتابی که ازذهنت پاکشده اند.

چه آنسوی دریا باشی چه این سو ،فرقی نمیکند تو با ما هستی درذهن تک تک آدمهای سرزمینت،وطنت و زادگاهت.

جایت خالی درآذرماه ،همین چند روز پیش ،جشنی برایت گرفته بودند درجشنواره هفتم سینماحقیقت به اندازه قد و قواره ات.

گرچه تن نحیفت رابه تخت سپرده بودی،اما روحت آنجا بود . درتک تک فریمهای فیلمهایت. خیلی هادرنبودنت حرف زدند ،دوستان گرمابه و گلستانت ،ابراهیم حقیقی ،کیانوش عیاری ،داریوش ارجمند ،منوچهر مشیری ،داود شهیدی ،شاگردانت  علیرضارئیسیان و همایون امامی،ودیگرانی که من نمی شناختم.

جشن تو باکسی همراه بودکه بسیار دوستش میداری ،وهمیشه به چشم استادی به او می نگریستی، ناصرتقوایی

راستی اوهم دربار ه ات حرف زد. ازآشنایی اش با توگفت،از اینکه جزو نسل اول فیلمسازان جنوب و مستعدترین بودی. و ازدوره ای، هرفیلمی که می ساختی با او مشورت می کردی ،ازبیماری ات گفت و چقدر نگرانت بود. چه غمگنانه ازتو می گفت

کاش آنجابودی ومی دیدی باچشمانی که دیگرنمی بیند.

روز نمایش فیلمهایت سالن پرشده بود از دوستداران و مشتاقانت ، چه آنها که تو را ازنزدیک می شناختند و آمده بودند باتو خاطره ای تجدید  کنند از روزهای رفته وچه آنهایی که فقط نامت را شنیده بودند.

ازفیلم هایت، دو قسمت ازمجموعه راه دور دریا رانشان دادند. اولی لنگه بود بامتن زیبای محمدتهامی نژاد که چه شروع بسیار زیبایی دارد با صدای دلنشین محمد عقیلی

«گویی قرنها درسکوت براین کشتزار خالی گذشته است ،مترسکی برزمین بی کشت ،نشان از روزهای خرمی است و هشدار به ما ،که راهی  گشتی دوباره در لنگه»

دومین فیلم «میناب» بامتن محمدعقیلی و صدای احمدرسول زاده

«درمیان آب اند . درمیناب، با نخل هایشان ،هم تبار رود ی که همیشه میگذرد» وفیلم سوم «بازارنخل» که به نظر یک فیلم آموزشی  ترویجی بود ونه ازجنس دیگر فیلم هایت بامتن وصدای نویسنده خوب جنوب عدنان غریفی

می دانم آذر که می شود چقدر دلتنگ عزیزاز دست رفته ات (رامی) می شوی وچقدر دلتنگ تر برای صدایش. چقدرباهم کالنگ جمع کردید،چه نهنگ هایی که صیدکردید وچقدر با لبانی تشنه تا برکه های خشک را دویده بودید و درنهایت هرکدام به سویی هجرت کردید.

هوای سرد آذرماه تهران وگرمای جشنواره تنها تو را کم داشت وچه حیف که آذر هاست که تو در اینجا نیستی وبه راه دور دریا رفته ای. تو را و محمدعقیلی را میگویم که او هم درجایی درسرد ترین دور جهان به سرمی برد

چه قلم قدرتمندی دارد وچقدر انسان نازنینی است وحیف از اوست که  آنجا باشد .هر دو  دورید و هستند دوستان وکسانی که هر روز نام شما را صدا میکنند ودلتنگ شمایند.  منصورنعیمی هم خوب است و با صبر زندگی رامیگذراند وحسام (نقوی) هم نگران حال واحوالت  و بسیار مرا در چاپ کتابی درباره ات یاری داد.

بشیر هم درسیر خویش.

میدانم آذرکه میشود با حنجره ازدست داده ات هر روز نام بندر را فریاد میکنی

میدانم در این وقت ساعت،وچند روزگذشته از آذر که برایت مینویسم تو درخواب فراموشی رفته ای

آذرکه میشود

...

 

 

 

بستک لرزید

زلزله ایی 5.5 ریشتری حوالی صبح امروز در 13 کیلومتری شهر بستک؛ 23 کیلومتری شهرجناح و 50 کیلومتری بندرچارک به وقوع پیوست. در این زمین لزره یک نفر کشته و ده ها تن زخمی شدند . 

 با آرزوی بهبودی هر چه سریعتر برای آسیب دیدگان هم استانی عزیز . برای آشنایی بیشتر با بستک اینجا را کلیک کنید 


برای دیدن عکسهای بیشتر  به این آدرس مراجعه کنید

ثبت نام رشته فیلمنامه نویسی دانشگاه علمی کاربردی آغاز شد

دانشگاه جامع علمی کاربردی واحد فرهنگ و هنر بندرعباس در رشته فیلمنامه نویسی برای ترم بهمن ثبت نام می کند دواطلبین می توانند تا تاریخ 10/8/ 1392 از طریق پایگاه اینترنتی سازمان سنجش آموزش کشور به  این آدرس مراجعه نمایند .


نوشتن پایه همه هنرهاست .

فیلمنامه رکن اصلی سینماست .

فیلمنامه نویسی یکی از شاخه های تخصصی سینماست

فیلمنامه نویسی یکی از شاخه های پر در آمد از نظر اقتصادی در سینماست 

تا همین یکی دو سال پیش برای خرید  یک فیلمنامه خوب در سینمای ایران مبلغی حدود 25 الی 30 میلیون تومان به فیلمنامه نویسان پرداخت شده است 

 لذا دانشگاه جامع علمی کاربردی فرهنگ و هنر بندرعباس رشته فیلمنامه نویس را در مقطع کاردانی دایر کرده است و برای ترم بهمن ماه 1392 دانشجو می پذیرد . بدون آزمون ورودی .


پی نوشت: لطفا در تبلیغ این رشته نو پا ولی مهم دانشگاهی در بندرعباس کوشا باشید .

افتخاری دیگر برای سینمای هرمزگان

فیلم کوتاه مستند سینمایی"  چله "به کارگردانی محمود شاکری از هرمزگان موفق به دریافت لوح تقدیر  در بخش فیلمهای مستند داستانی هفتمین جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران ،سینما حقیقت شد

این فیلم مستند  از تولیدات مرکز خلیج فارس می باشد و تصویر بردار آن مسعود میرزایی و صدا بردار آن مهدی بهرامی هستند .

همچنین در این جشنواه نشان فیروزه ای به دو فیلمساز جنوبی استاد  ناصر تقوایی و استاد سید حسن بنی هاشمی اهدا گردید . لازم به ذکر است بنی هاشمی از فیلمسازان دهه 50 هرمزگان است و ناصر تقوایی نیز رگ و ریشه بندرعباسی دارند و از مادری بوشهری و پدری بندرعباسی  درآ بادان متولد شده اند .(  رجوع شود به مصاحبه مجله نگاه روز هرمزگان با ناصر تقوایی در بندرعباس )

لینک خبر 

لینک خبر

لینک خبر


پی نوشت :تبریک به محمود شاکری و مسعود میرزایی وهمه دست اندرکاران فیلم "چله" .


در یک استپ سینه به من رسید

کتاب مجموعه شعر "در یک استپ سینه به من رسید " نوشته مهندس امین امیری شاعر و نویسنده خوب هرمزگانی است که از سوی نشر بوتیمار وارد بازار نشر شده است امیری دستی هم در نوشتن فیلمنامه دارد پیش از این نویسنده فیلمنامه فیلم "کشند قرمز" به کارگردانی ایمان و احسان رضائی و چند کار دیگر بوده است . علاقه مندان می توانند این کتاب را از کتاب فروشی تی تووک به آدرس گلشهر میدان صادقیه روبه روی کتابخانه سید احمد خمینی و همچنین کتاب فروشی کتاب شهر واژه خریداری کنند .

تولد دو عاشق سینما

امروز 17 آذر زادروز دو عاشق سینما ست


ابتدا زادروز همشهری عاشقم استاد سید حسن بنی هاشمی  فیلمساز مانای هرمزگانیست، امیدوارم هر جا که هست سرش به سلامت باد


1354 – بندرکنگ – حسن بنی هاشمی و منصور نعیمی – پشت صحنه فیلم داستانی راه دور دریا -عکس از: عماد الدین عمادی

بر گرفته از کتاب کالنگهایم را دوست دارم نوشته علیرضا محسنی



دوم "زادروز استاد داریوش خان مهرجویی است . تنها فیلمازیست که تمامی فیلمهایش را دوست می دارم او هم هر جا هست سرش به سلامت باد .


پی نوشت : به مناسبت بزگداشت سید حسن بنی هاشمی در هفتمین جشنواره بین المللی فیلم مستند سینما حقیقت  آقای  حبیب باوی ساجد از فیلمسازان خوب اهوازی یادداشتی را در  این سایت  منتشر کرده که متن کامل آنرا در اینجا منتشر می کنم .



روزنامه بانی فیلم صفحه پنجم -17 آذر خود را به حسن بنی هاشمی اختصاص داده است 1لینک-2 لینک


به مناسبت آئین نکوداشت سیدحسن بنی هاشمی در هفتمین جشنواره مستند سینماحقیقت  

   

 می گفتن نهنگِ خیلی بزرگی بوده

(سیدحسن بنی هاشمی، این بینای بینا دل)

 

 

 

 حبیب باوی ساجد

 

"این جا چهره های جنوبی کمی دورتر از سوتِ کشتی ها درآفتابِ بی امان پیر وفرسوده می شوند../ ازمستند راه دوردریا".

عهد بسته ای باخود، یا قول داده ای به عزیزی، که بنویسی چیزی درباب "سید حسن بنی هاشمی". فیلم سازی که تو از همان بدو ورود به ساحت روایتِ تصویری، نام اش را مترادف با "برادران لومیر" شنیده بودی و دست وپا می زدی تا فیلم های اورا (چه می گویی؟ فیلم؟ نه! او خودِ زندگی را ثبت می کرد، واگر قدری به تصویر اعتنا می کرد ناگزیز بود، چون می دانست که دارد سینما کار می کند ولازمه ی آن اعتنا به بیان سینما بود.. ورنه آدم ها ومحیط اش همانی ست که بود؛ که نیست دیگر). باری، نخستین بار نام اش را از زبان" سعید دستگاهی" شنیده بودی وسعید مدام از     "نهنگ" اش سخن می گفت واین تورا وهرکس را که عاشقانه آوردگاه اش را دوست داشت علاقمند می کرد برود وجستجو کند راویِ آورگاه اش را. باری، سید حسن بنی هاشمی این گونه بود که برای تو شکل وشمایل دگرگونه ای می یافت، وهرروز تورا وامی داشت به هرکوی وبرزنی که برسی و سخن ازسینما می بود، فورأ نام ونشانی طلب کنی از بنی هاشمی. یک بار(نه! قسم بخورکه ده بار، ده ها بار نام اش را اززاون قوکاسیان عزیز شنیده بودی که بابُغض یاد بنی هاشمی را گرامی          می داشت، ودگربار اززبان کیانوش عیاری).. پس گامِ تو راسخ می شد برای کشفِ دوباره ی       بنی هاشمی..برای چه؟ برای آموختنِ سینما؟ خب، فراوان هستند فیلم هایی که تو می توانی از آن ها بیاموزی، آن چنان که می توانی هم بیاموزی خطاهای شان را تکرار نکنی..(آموختن سینما لزومأاز فیلم وفیلم ساز خوب نیست، بل اگر باهوش باشی می توانی سینما را از فیلم وفیلم ساز بد هم بیاموزی).. اما تو جوری دیگر افتان وخیزان ردپای بنی هاشمی را جستجو می کردی. تو          می خواستی جنوبِ جهان را ازدریچه ی بی بزکِ آثار سید حسن بنی هاشمی ببینی. می خواستی ببینی که گذشته ی آئین ورسوم ورنج وحرمانی که سایه گُستر آوردگاه ات  تابه اکنون است چگونه بود؟ اگرچه پیش تر از دریچه ی نگاه "ناصرتقوایی" همیشه عزیز، این عاصیِ پناه برده به کُنجِ تنهایی خود، جنوب وجنوبیان را دیده بودی در سال های دور. اماخب، سید حسن بنی هاشمی از جنس پرسه های دانستنِ جوانانه بود، از جنسِ آدم هایی که وَلعِ ثبتِ بی آلایشِ زادبوم وانسان محنت     کشیده ی جنوب را داشتند. وناصرتقوایی عزیز اما درقله ی سینما باید می ایستاد، وایستادن درقله ملزوماتی داشت که یکی از آن ها پرداختِ استادانه ی سینما بود، آن چنان که"امیروی" جهانِ سینما این گونه بود، وکیانوش عیاری باتنها فیلم روایی جنوبی اش؛ "آنسوی آتش".. وحال آن که تو دوست   می داشتی اصلأ جنوب وجنوبیان را ازدریچه ی نگاه حتی یک دوربین خانوادگی ببینی.. می خواستی خودِ خودِ زندگی را ببینی.. شاید برای همین است "گردش دریک روزِ خوشِ آفتابی" ساخته ی     بنی هاشمی را آن چنان که "نهنگ" بود خوش نداشتی.. چرا؟  سید که در این فیلم بادوربین35   میلی متری کارکرد، فیلمبردارش؛ "فیروز ملک زاده" بود، موسیقی اش را "اسفندیار    منفرد زاده" نواخته بود، دستیارش "کیانوش عیاری" بود، تدوین اش را "منوچهراولیایی" انجام داده بود وفیلم نامه را به اتفاق "عدنان غریفی" نگاشته بود.. پس چرا این فیلم همپای "برکه ی خشک" یا "نهنگ" نبود؟ برای این که توعادت کرده ای به دوربین بی آلایش سید، عادت کرده بودی که بازیگری چون روانشاد؛ "ابراهیم منصفی" که تاحالا، همین حالا هیچ چهره ای به سحر وجادویی چهره ی او در سینمای ایران ندیده ای.. عادت کرده ای به آن نورهایی که ابدأ دیده نمی شدند، عادت کرده ای به  قاب های ثابت، اما پراز ریتم، پرازتحرک، چون انسانی که درقاب بود می جوشید،     می خروشید.. اگرچه (گردش در یک روز خوش آفتابی) به گفته ی یاردیرین فیلم سازان جنوبی؛ "عباس گنجوی" قرار بود که فیلم سینمایی باشد وتهیه کننده اش هم "بهمن فرمان آرا".. اما سید ناگهان شبی درعین ناباوی به گنجوی تلفن کرده بود وگفته بود که من این فیلم را نمی سازم چون نمی خواهم ضرر مالی به فرمان آرا بخورد. وبعد به تشویق گنجوی سید بُرشی از این فیلم نامه ی بلند را تبدیل به یک فیلم کوتاه کرد.. شاید نارسایی که تو به این فیلمِ سید نسبت می دهی مال همین ماجراست.. باری، اما فیلم های کوتاه سید به تنهایی سینمای بلند را زمین گیر کرد.. (می گویید اغراق می کنی؟) بروید وآغازِ "نهنگ" را ببینید. کدام فیلم با چنین حال وهوا وفضایی را سراغ دارید که اینچنین آغاز محکمی داشته باشد؟ "کنار دریا، یک جیپ ایستاد ه است. این سو بشیر با نمای درشت از بغل خیره است به جیپ، و خطاب به اسحاق که رو به دریا ایستاده است  می گوید :

بشیر : "اسحاق"

اسحاق : چیه؟

بشیر :  می تونیم از شون بپرسیم..

وبعد اسحاق وبشیر دریک نمای لانگ شات از کنار دریا می گذرند وصدا روی تصویر شنیده      می شود :

بشیر : چی گفت؟

اسحاق : گفت نهنگ رو تیکه تیکه کردن بردن..

بشیر : برای چی ؟

اسحاق : مثل این که یه نفرفوری  خبردار شده اونوخریده..

بشیر : برای چی ؟ میخواد چکار؟

اسحاق : نمی دونم، چیزی نگفت..

وبعد هردو می نشینند کنار موج های دریا..

بشیر : عجب هوای خوبی یه..

اسحاق : حیف دیررسیدیم.. می گفتن نهنگِ خیلی بزرگی بوده.. از این فرصت ها کم پیش میاد..

بشیر : تا حالا که دریا هرسال یه نهنگ داده بالا.. ماهم اومدیم تماشاش..

اسحاق : ولی انگار این دفعه بزرگ تر از سری قبل بوده..

بشیر : دریا داره بالا میاد..

اسحاق : کو؟

بعد  اسحاق برمی خیزد خود را می تکاند ورو به بشیر می گوید : پاشو بریم..

برمی خیزند که بروند.. بشیر درحال رفتن می ایستد، روبه دریا نگاه می کند..

اسحاق : خیال داری شبو اینجا بمونی؟

 نمای درشتِ بشیر که روبه دریاست ومی گوید : اسحاق، اون جارو نیگا..

نمایی از دریا که چیزی باخود می آورد.. تصویر درشتِ وترس زده ی اسحاق..

بشیر : بریم ببنیم چه خبره..

 ودویدن هردو به سوی موج دریا.. انسانی ست که روبه صورت افتاده است کنار ساحل وموج هردم اورا می نوازد..

بشیر : انگار مرده.. کی ممکنه باشه؟..

زانو می زند کنار مرده وروی اورا برمی گرداند..

اسحاق : می شناسیش؟ بشیر باتوأم می شناسیش؟

بشیر : بِمُون، پسرزهرا.."

باری، هنوز با گیرایی و تعلیقی این چنین در سینمای بلندِ ایران کم تر اثری یافت می شود.. تماشاگر کنجکاوِ سرگذشتِ "بِمُون" می شود، و فیلم با فلش بک های استادانه وواگویه های بشیر ادامه می یابد وابعاد فرا اقلیمی وانسانی می یابد.. یکی از درخشان ترین لحظات سینمایی در همین فیلم کوتاه هشت میلی متری رخ می دهد.. آن جا که درشب ودر اتاق محقر بِمُون، دوربین از کنار بشیر زوم به جلو می کند واز پشت دیوار صدای پچپچه های همسایه ها درباره ی بِمُون ومادرش را می شنود ودوربین بدون قطع زوم به عقب می کند، واین لحظه ی ناب، این دُرِ گران بهاء، آن هم بدون هیچ گونه امکاناتی وتنها برآمده از ذهنی خلاق، پرده ی سینما را به لرزه در می آورد.. (ای کاش فیلم سازان فیلم کوتاه به جای یکسره دل به سینمای هالیوود دادن، می نشستند و فیلم های کوتاه گذشته ی این سامان را می دیدند).. باری، درباب تلاش استادانه ی سید حسن بنی هاشمی درساحت فیلم کوتاه واعتنای او به ادبیات که تا به امروز حلقه ی مفقوده ی سینمای بلند است چه برسد به فیلم کوتاه، ونگرش واعتنای بی حد وحصرش به اقلیم جنوب، می توان فراوان نگاشت. اما آثار مستندِ          بنی هاشمی کم تر دیده شده اند (کم تر دیده شدن به معنای تعداد تماشاگر نیست که اتفاقأ بیشتر از آثار کوتاه اش دیده شدند، چون برای تلویزیون ساخته شدند)، بل منظور از کم تر دیده شدن این است که اصحاب نقد ونظر وسینماگران وسینما دوستان (خاصه آن هایی که بینش انسان شناسی بومی یا قومی را دارند) کم تر در بابِ این آثار سخن گفتند. مجموعه مستند "راه دور دریا" که شامل سیزده قسمت است، طی چهار سال (1356 تا 1360) داشته ی گران بهایی ست که توسط بانیان فرهنگ قدر دانسته نشد.. ورنه مجموعه ای که مهم ترین بخشِ دریایی یک سامان را باهمه ی ویژگی های بومی، از جمله پوشش، لهجه، آئین، رسوم، کار وپیشینه وهمه ی چیزهایی که امروزه روز نیاز مهمِ انسان شناسی ست، چرا باید دیده نشود؟ چرا نسخه هایی که از این مجموعه هستند این چنین بی ریخت هستند؟ اگر این حقِ مادیِ تهیه کننده است که هرچه خواست بااثرش بکند، پس حقِ معنوی خالق اثر چه می شود؟ سید در این مجموعه یک تنه تصویر وصدا وکارگردانی چنین مجموعه ی گسترده ای را انجام داده است، وحقا که توانایی خود را به عنوان فیلم بردار مستند به بار نشاند. در این مجموعه ما با محیط وآدم هایی مواجه می شویم که زندگی خود را می کنند ویک دقیقه هم وقت ندارند منتظر بزک دوزکِ دوربین وعوامل شوند. پس این هنرِ یک فیلم بردارِ چیره دست است که بتواند همه ی این رخدادهای طبیعی وانسان هایی که کاروزندگی شان را دریک میزانسن هنرمندانه ای که چیدمانِ دستی از غیب است را ثبت کند. آن هم تصور کنید دوربین 16 میلی متری وسنگینی آن وحالا   تومانده ای واین آمد وشد. مثلأ نگاه کنید به قسمت مربوط به بندرکَنگ وآن همه موتورسواری که در محلِ قرارِ خود پیش از سفر به دریا حاضر می شوند وچه صحنه ی زیبایی سید ثبت کرده است. یا صحنه مربوط به درست کردن واصلاح کردن لنج. سید استادانه هیچ چیز را در آن صحنه ازدست نمی دهد. خوب که دقت کنی حتی عرقِ جبینِ جاشوها را می توانی برصورت خود حس کنی وناخواسته دست بر سروصورتت بکشی.

 

 

واما حالا که به نظر می آید سید را شناخته ای وچیزهایی به داشته هایت افزوده شد، مثل همیشه پایان جستجوی تو یکسره غم است وحسرت. حسرتِ فیلم سازی که اینک در نابیانایی روزگار می گذراند. تو می دانی که برای یک فیلم ساز چشم از اعضای دیگر تن مهم تراست. اگر شاعر بودی          می توانستی در نابینایی بزرگ ترین شاعر بمانی؛ همچون "المعّری" که در ده سالگی نابینا شد وتا عمرهشتاد وشش سالگی اش شاعرترین شاعرِ جهان شد. اما سینما؟ سید تو که در فیلم های کوتاه ات شعر تصویری می سرودی، تو که در مجموعه مستندت ازچشم های تیزت چیزی درامان نبود. حالا اما؟ با این همه سید تو با فیلم هایت ما را – نسلِ پس از مارا بیناخواهی کرد با آن همه تصویر از     انسان های تک افتاده ات در جنوبی ترین جنوبِ جهان.

حالا تو نیستی در ولایت خویش، اما می توان ردِ دست تورا برکالنگ هایی که دوست می داشتی دید. می توان ردِپاهای تورا در کناره های"برکه ی خشک" دید. هنوز اهالی پنجشنبه بازار میناب سراغ تورا می گیرند، جاشوهای کَنگ رفته اند دل به دریا زده اند اما دیگر مروارید نیست، حتی نهنگ نیست.. می دانی سید نفت – این نعمتی که نغمت شد حتی به دریا هم رحم نکرد. دریا یکسره شده سیاه. خب، حالا توبگو بچه ی شط. تواین دریا دیگه نعمت هست؟ خشک بشه برود پی کارش، عین کارون. مگر به کسی برمی خورد؟ برای همین است که دوست داشتم فیلم های تورا ببینم. می خواستم دیروزمان را ببینم. حرمان ورنج که همان است که بود. اما انصافأ دریا یه چیزدیگه بود وتو این را خوب دانسته بودی که بادریا فیلم هایت را آغاز می کردی، ودریا عنصر مهمی بود در آثارت. اما حالا که تونیستی (یعنی هستی وهمیشه باشی بالای سر دختران وهمسروفادارت)، منظور این دور وبرها نیستی، رفقایی داری که آدم اگر مثل آن ها یکی را درزندگی داشته باشد، هیچ وقت تنها نیست. به قول "کیومرث منشی زاده" : "..درقلبِ ماجرا / تاکه نبوده ای / هرگز نمی دانی / که زندگی  بی رفیق/ مرگِ بی شاهد است.."  وتو خدا را شکر در این باب خوش شانسی. رفقایی داری ماه. حاضرم قسم بخورم در نسل خودم باید با ذره بین دنبال این طور رفقا بگردیم. درنسل من بسیاری هستند که اگر دست شان به تفنگ نمی رسد تا سایه ات را با تیربزنند، در عوض باسنگ، سنگ سارت می کنند. باتو دست می دهند ولبخند برلب شان می نشیند، اما فقط خودِ خدا می داند در قلب های شان چه کینه هایی شعله وراست. اما نسل تو؟ حاشا. آدم هایی که من می شناسم با تومراوده داشته اند، هنوزوقتی نامت را می شنوند یکسره مهر می شوند وعاطفه. مثلأ همین رفیق پرسه های عاشقانه ودلتنگی ات؛ "ابراهیم حقیقی"، وقتی که برای نخستین بار رفتم ببینمش ودرباب نکوداشت تو در جشنواره ی مستند سینماحقیقت از او نظر خواستم، بابُغض طوری از من می خواست تلاش کنم فیلم هایت را از آرشیو تلویزیون وکانون بیرون بیاورم، که یک لحظه فکرکردم می خواهدانسانی را از بالای چوبه ی دار پایین بیاورد تا دوباره زندگی کند.

می بینی سید( چه می گویم؟ می بینی؟ می دانم که دیگر نمی بینی، اما گفتم برای فیلم سازی چشم مهمه، توی زندگی عادی اما چشم ملاک دیدن نیست) وحالا که دارم این نوشتار را به پایان          می رسانم، از پشتِ پنجره بارانِ تهران را می بینم وافتادن برگ های خزان زده، من اما با چای سرده شده ام، همه اش فکر می کنم باتو کنار دریای جنوب هستم. بعد به تو می گویم : "حیف دیررسیدیم.. می گفتن نهنگِ خیلی بزرگی بوده.. از این فرصت ها کم پیش میاد..

وتو خواهی گفت : تا حالا که دریا هرسال یه نهنگ داده بالا.. ماهم اومدیم تماشاش"..

ومن به تماشای تو می نشینم.

منبع +

تاریخچه سینمای هرمزگان

کتاب تاریخچه سینمای هرمزگان که در سال 1386 توسط ایمان و احسان رضائی گرد آوری و تالیف شده است قرار است تا پایان سال جاری توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شود این  کتاب که متشمل بر یازده فصل می باشد ابتدا در سال 1386 به نگارش در آمده است که قرار بود در همان سال نیز منتشر گردد اما به دلایل مختلف این امر میسر نشد !! اما اکنون معاونت امور هنری و اداره سمعی بصری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلام استان هرمزگان  قول های مساعدی را برای انتشار این کتاب داده اند.  برای این منظور این کتاب که تاپیش ازین  رخدادهای سینمایی استان هرمزگان را آغاز تا 1386 مورد  بررسی قرار میداد ،به پیش نهاد دوستان رخدادهای سینمایی استان از سال 86 تا 92 نیز به آن افزوده شده است . ما امیدواریم اینبار این کتاب به نتیجه برسد و تا پایان سال جاری خدمت علاقه مندان ارائه گردد انشالله گوش شیطان کر !.



ایل بیگی رئیس انجمن سینمای جوان ایران شد

«حبیب ایل‌بیگی» مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران شد

با حکم «حجت الله ایوبی» معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سازمان سینمایی، «حبیب ایل بیگی» به عنوان مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران منصوب شد.

لینک خبر

بزرگداشت ناصر تقوایی و حسن بنی هاشمی


در آیین نکوداشت هفتمین  جشنواره  بین المللی  فیلم مستند سینما حقیقت  که با عنوان «سینمای مستند جنوب؛ با تکریم ناصر تقوایی و سیّدحسن بنی هاشمی» برپا می گردد، از این دو فیلمساز پیشکسوت جنوبی تجلیل خواهد شد.

لینک خبر


مسابقه داستانهای ده کلمه ای

جهت کسب اطلاع بیشتر به این آدرس مراجعه کنید

نمایشگاه عکسهای حسن راستین

نمایشگاه عکس حسن راستین[یک مجموعه بدون عنوان]

نمایشگاه عکس های حسن راستین با عنوان : یک مجموعه بدون عنوان

موزیک متن : کیوان کمالی

گشایش ۲ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۸

این نمایشگاه از تاریخ ۲  تا ۶ آذر ماه از ساعت ۱۶:۳۰ – ۲۱ برای عموم علاقه مندان دایر است .

بندرعباس – بلوار آیت ا… غفاری ، فرهنگسرای طوبی ، نگارخانه  کورش گرمساری

رشته فیلمنامه نویسی

نوشتن پایه همه هنرهاست .

فیلمنامه رکن اصلی سینماست .

فیلمنامه نویسی یکی از شاخه های تخصصی سینماست

فیلمنامه نویسی یکی از شاخه های پر در آمد از نظر اقتصادی در سینماست 

تا همین یکی دو سال پیش برای خرید  یک فیلمنامه خوب در سینمای ایران مبلغی حدود 25 الی 30 میلیون تومان به فیلمنامه نویسان پرداخت شده است 

 لذا دانشگاه جامع علمی کاربردی فرهنگ و هنر بندرعباس رشته فیلمنامه نویس را در مقطع کاردانی دایر کرده است و برای ترم بهمن ماه 1392 دانشجو می پذیرد . بدون آزمون ورودی .


پی نوشت: لطفا در تبلیغ این رشته نو پا ولی مهم دانشگاهی در بندرعباس کوشا باشید .



پرسه

در جلد اول مجموعه پرسه در حوالی داستان امروز که به کوشش حسین سناپور منتشر شده است یک داستان با عنوان" سوخت چیزایی که بال می‌گیرن می‌رن هوا" نوشته عقیل دادی زاده نویسنده هرمزگانی منتشر شده است .

خواندنش خالی از لطف نیست .

پی نوشت :تبریک به عقیل دادی‌زاده

یک فیلم از هرمزگان در هفتمین جشنواره سینما حقیقت

فیلم مستند" چله" ساخته محمود شاکری از بندرعباس به هفتمین جشنواره بین المللی فیلمهای مستند سینما حقیقت راه یافت . محمود شاکری از کارگردانان و تهیه کنندگان صداو سیما مرکز خلیج فارس می باشد که پیش ازین دو سریال بفرما شیرینی و از همین خاک را در کارنامه کاری دارد


لینک منبع خبر



پی نوشت : این فیلم در بخش بین الملل جشنواره حضور دارد

تبریک به آقای شاکری و همکارانشان

جدول نمایش فیلمهای سی امین جشنواره فیلم کوتاه تهران در بندرعباس

جدول نمایش فیلمهای سی امین جشنواره فیلم کوتاه تهران در بندرعباس

نمایش فیلمهای از روز 18 آبان آغاز و تا 20 آبان ادامه خواهد داشت

زمان شروع فیلمهای در صبح ساعت 9 تا 14:30

و در عصر از ساعت 16 تا 22 خواهد بود 

و در مجموع 18 سانس برگزار خواهد شد 

انجمن سینمای جوان بندرعباس برگزار می کند

انجمن سینمای جوانان بندرعباس برگزار می کند

نمایش آثار سی امین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران 

18 الی 20 آبان ماه 92

فرهنگسرای طوبی /سالن فرهنگ

ورود برای تمامی علاقه مندان آزاد و رایگان است



الحاق فارس به خلیج فارس ابلاغ شد!!!

منبع خبر +

شیراز – خبرگزاری مهر: نماینده شیراز در مجلس شورای اسلامی گفت: الحاق استان فارس به خلیج فارس ابلاغ و در حال طی کردن مراحل قانونی است.

به گزارش خبرنگار مهر، جعفر قادری پیش از ظهر پنج شنبه در جمع خبرنگاران با اشاره به اینکه تذکرات لازم به برخی از نمایندگان و ائمه جمعه استان هرمزگان در خصوص اعتراض به مصوبه دولت داده شده، تاکید کرد: بحث اتصال استان فارس به خلیج فارس کاری قانونی و انجام شده است.

وی تصریح کرد: این اتصال هیچگونه مشکل قانونی ندارد و در حال حاضر نیز مراحل رسمی خود را طی می کند.

نماینده شیراز در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه حد فعالیت نمایندگان مجلس مشخص است، یادآور شد: در بخش تقسیمات کشوری بیش از اندازه اعتراض کردن جایز نیست.

نمایندگان فارس مدیران نالایق را تایید نمی کنند

قادری در پاسخ به سئوال دیگری در خصوص وضعیت انتخاب مدیران کل استان فارس، گفت: طی دیداری که با استاندار فارس داشته ایم نقطه نظرات مختلف را بیان کردیم که خوشبختانه استاندار فهیم فارس در این خصوص توجه مناسبی دارد.

وی یادآور شد: در بحث انتخاب مدیران باید به شاخص های مدیریتی و فعالیت آنها توجه شود نه اینکه به واسطه تغییر دولت تمامی مدیران را تعویض کرد.

نماینده شیراز در مجلس شورای اسلامی افزود: نمایندگان استان فارس به هیچ عنوان مدیران نالایق را برای حضور در ادارات کل تایید نمی کنند.

قادری تاکید کرد: هیچکس نمی تواند بگوید که نمایندگان و ائمه جماعات در انتخاب مدیران جایگاهی ندارند زیرا نظر آنها نیز در تایید مدیران شرط است.

وی تصریح کرد: همراه بودن با تفکرات دولت جدید برای تصدی مدیریت کافی نیست بلکه باید کار آمدی و تجربه نیز مد نظر قرار داشته باشد.

فارس تقسیم نمی شود

نماینده شیراز در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سئوال خبرنگار مهر، در خصوص برخی از فعالیت ها برای جدا شدن بخش جنوبی استان فارس، گفت: ما مخالف توسعه و پیشرفت نقاط مختلف استان فارس نیستیم اما با اتصال فارس به خلیج فارس بحث تقسیم شدن استان از این منطقه غیر ممکن است.

قادری تاکید کرد: هر منطقه که فکر می کند که می تواند خود را جدا کند و این حرکت برای پیشرفت مردم آنها مناسب است ما مخالفتی نداریم اما این حرکت در منطقه جنوبی استان فارس غیر ممکن است.


طاهری:
نمایندگان استان فارس هفته آینده با رئیس جمهور دیدار خواهند داشت
شیراز – خبرگزاری مهر: رئیس مجمع نمایندگان استان فارس گفت: نمایندگان استان فارس هفته آینده با رئیس جمهور دیدار خواهند داشت.

به گزارش خبرنگار مهر، الیاس طاهری ظهر پنج شنبه در جمع خبرنگاران با اعلام خبر دیدار مجمع نمایندگان استان فارس با رئیس جمهور تاکید کرد: در این دیدار مباحث مختلفی را برای بیان کردن مد نظر قرار داده ایم که از جمله آنها بحث اشتغال و توسعه استان فارس است.

وی تصریح کرد: تخصیص اعتبارات به استان فارس نیز از دیگر مواردی است که قصد مطرح کردن آن را داریم زیرا زمانی که استان فارس 12 درصد از کل محصولات کشاورزی کشور را تامین می کند باید در همین اندازه نیز اعتبارات بخش کشاورزی داشته باشد.

رئیس مجمع نمایندگان استان فارس با بیان اینکه تخصیص اعتبارات استان فارس متناسب با ظرفیت های آن نیست، گفت: در بخش گردشگری، تاریخی، مذهبی، درمانی، فرهنگی و.... استان فارس دارای ظرفیت بسیار بالایی است که متاسفانه در زمان تخصیص اعتبارات کمتر به آن توجه می‌شود.

اتصال استان به دریا، توسعه فارس را به همراه خواهد داشت

طاهری در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه اتصال استان فارس به خلیج فارس به طور حتم موجب توسعه استان می شود، گفت: این کار با مصوبه دولت انجام شد و جای هیچگونه اعتراضی باقی نگذاشته است.

وی تاکید کرد: توسعه صادرات استان فارس با اتصال به دریا ممکن است و افزایش خواهد داشت.

رئیس مجمع نمایندگان استان فارس تصریح کرد: به طور حتم بخش هایی که به استان فارس الحاق می‌شوند شاهد توسعه و پیشرفت خود خواهند بود. منبع خبر +